ازبيت المقدس تا خرمشهر (قسمت نخست)
ازبيت المقدس تا خرمشهر (قسمت نخست)
ازبيت المقدس تا خرمشهر (قسمت نخست)
نويسنده:زينب حدادي
از همان اول تصميم گرفتند تا صداي انقلاب را خفه کنند و نگذارند به جايي برسد. اصلاً شايد يکي از علت هاي مهم شروع جنگ همين باشد. اين سياست آمريکا بود در کنار اروپا.يک ديپلماتش گفته بود«تغيير رژيم عراق به يک کشور انقلابي از نوع ايران داراي عواقبي به مراتب وخيم تر از حفظ رژيم کنوني عراق براي منافع غرب است. ما مي خواهيم که جلوي صدور انقلاب آيت الله خميني به کشورهاي منطقه مثل شيخ نشين هاي خليح فارس و پادشاه سعودي را بگيريم.» اين همه ترس و وحشت بعد از پيروزي رزمندگان اسلام در عمليات بيت المقدس برآمريکا و اروپا مستولي شده بود. آنها که از سنت الهي و آيين ما بي خبر بودند؛ نمي دانستند دشمنان ما را خداوند هميشه از احمق ترين ها قرار داده است. فکر مي کردند با ايران مي جنگند ولي از اعتقاد استوار شيعه و فرهنگ شهادت طلبي خبري نداشتند. راديو بي بي سي گفته بود که «چنان چه ايرانيان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآيند، سخت ترين گردو را بري شکستن برگزيده اند.» بالاخره خيال واهي گردوي سخت با عزم و اراده ي الهي و رزمندگان ايران اسلامي شکسته شد. فقط 40 روز فرصت داشتند تا بعد از عمليات فتح المبين آماده شوند. مي خواستند ثابت کنند که مي توانند دنيا را غافلگير کنند؛ چون خدا مي خواهد.
"نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران متشکل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي مأموريت دارند که در ساعت (س)روز (ر)در منطقه ي عمومي جنوب کرخه و غرب رودخانه ي کارون تک نموده و ضمن انهدام نيروهاي موجود دشمن و آزادسازي شهرهاي خرمشهر، هويزه و خط مرزي بين المللي را تأمين نموده؛ از حمله مجدد احتمالي به کشور اسلامي جلوگيري نمايند."
منطقه عملياتي بيت المقدس، شامل منطقه عمومي جنوب غربي اهواز و غرب رودخانه ي کارون است که در ميان چهار مانع طبيعي محصور شده. از شمال به رودخانه ي کرخه کور، از جنوب به رودخانه ي اروند، از شرق به رودخانه ي کارون و از طرف غرب به هورالهويزه و شط العرب منتهي مي شود.
با توجه به اينکه عمليات هاي آفندي سابق نتايج مهمي به بار آورده بود؛ اين نتايج عملاً زمينه انتخاب منطقه عملياتي غرب کارون را براي عمليات بيت المقدس فراهم آورد.انتخاب اين منطقه براي آزادسازي خرمشهر و مراکز مهم و حياتي آن طي يک روند تکاملي صورت گرفت تا در اين مرحله جبهه دشمن تدريجاً منهدم شود.در اين بين نکته قابل توجه اين بود که دشمن از نظر روحي در وضعيت بحراني اي قرار داشت.
از سوي ديگر خرمشهر به عنوان استراتژيک ترين نقطه در مناطق درگيري به حساب مي آمد.اشغال اين شهر براي عراق به عنوان برگ برنده و نقطه ي اتکاي استراتژيک محسوب مي شد و آزادسازي آن براي ايران به منزله ي بستن راه نفوذ عراق به خوزستان و اثبات واهي بودن خيالات و ادعاي عراق درباره اشغال آن بود. اين منطقه در شرايط زماني مذکور، بهترين و مهمترين منطقه جهت ادامه سلسله عمليات هاي آفندي بود.
استعداد و آرايش نيروهاي عراقي نشان مي داد که آنها مصمم اند تا با تمام قوا در اين منطقه مقاومت کنند؛ ضمن اينکه عمق و عرض زمين منطقه و نبودن ناهمواري، امتيازي براي نيروهاي عراق به شمار مي رفت تا با اتکا به يگان هاي زرهي و مکانيزه بتوانند در اين منطقه به خوبي مانور دهند.
مهمترين محدوديتي که عراق در اين منطقه با آن روبرو بود دفاع از سرزمين نسبتاً وسيع و عريضي بود که نيروي انساني بالايي را مي طلبيد.به همين دليل قواي خود را به تناسب بر روي نقاط استراتژيک، حياتي و مهم جفير و خرمشهر متمرکز کرده و در تدبير پدافندي خود بيش از همه به حفظ خرمشهر و بصره اهميت مي داد.
در نتيجه ي ادامه ي اشغال خرمشهر، دشمن را از يک موضع قوي در روند مذاکرات صلح برخوردار مي کرد و از دست دادن خرمشهر به مثابه ي شکسته شدن تنها سد دفاعي بصره (دومين شهر مهم عراق بعد از بغداد)و تهديد جدي آن بود.
پس از جلسه هاي مختلف و بحث و بررسي وي تبادل نظر بين فرماندهان سپاه و ارتش، عبور از رودخانه ي کارون بهترين شيوه ي غافل گيري انتخاب شد.
دشمن گمان نمي برد که نيروهاي ايراني توان و قدرت عبور از رودخانه را داشته باشند. پس از کامل شدن طراحي عمليات سه قرارگاه قدس، فتح و نصر تشکيل شدند و قرارگاه مرکزي فرماندهي کل عمليات را بر عهده گرفت. قرارگاه قدس مأموريت داشت تا از شمال منطقه عملياتي (رودخانه کرخه) به دشمن حمله کند و با مشغول کردن عراقي ها در شمال منطقه ي عملياتي، دو قرارگاه ديگر براي عبور از رود کارون مشکل کمتري داشته باشند.در اين جبهه قرارگاه قدس بايد با لشکر 5 مکانيزه و لشکر 6 زرهي عراق مي جنگيد. نفوذ در جبهه ي دشمن دليل موانع زياد ايجاد شده توسط عراق در اين منطقه کار ساده اي نبود.
قرارگاه فتح در بخش مياني مأموريت داشت تا از رودخانه ي کارون عبور کند و نيروهاي خود را به جاده اهوازـ خرمشهر که 15 تا 20 کيلومتر از رودخانه فاصله داشت برساند. زمين هموار کارون تا جاده اهوازـ خرمشهر باعث مي شد در صورت پاتک نمودن دشمن نيروهاي ايران به شدت آسيب پذير شوند. به همين دليل قرارگاه فتح بايد در همان شب اول فاصله 15 تا 20 کيلومتري کارون تا جاده را طي مي کرد و پشت جاده مستقر مي شد.
پايين تر از منطقه عملياتي قرارگاه فتح، نيروهاي قرارگاه نصر وارد عمل مي شدند؛ آنها بايد از کارون عبور مي کردند و سپس براي آزادسازي خرمشهر و رسيدن به مرزهاي بين المللي با دشمن درگير مي شدند.
عبور از رودخانه ي کارون و ايجاد جبهه ي گسترده و حمله، به عنوان طرح عمليات به يگان هاي مختلف اعلام گرديد. رمز موفقيت اين طرح در غافل گيري دشمن و آگاهي طراحان نظامي از نقاط قوت و ضعف ارتش عراق بود.
در همين ايام فلسطين مورد يورش رژيم صهيونيستي قرار گرفته بود. به همين خاطر، فرماندهي قرارگاه کربلا، نام «الي بيت المقدس» را براي عمليات برگزيد.در نيمه شب نهم ارديبهشت 1361، مصادف با سيزده رجب، نيروها از ساعت ها قبل در محورهاي خود مستقر شده بودند. شهيد صدوقي و مرحوم آيت الله مشکيني نيز در کنار فرماندهان سپاه و ارتش حضور داشتند. با خواندن سوره فتح در جمع فرماندهان آرامش خاصي بر قرارگاه کربلا حاکم شد.سرانجام در ساعت 30 دقيقه بامداد با قرائت رمز «يا علي بن ابيطالب (ع)»، فرمانده قرارگاه کربلا اجازه شروع عمليات را صادر کرد.
نيروهاي قرارگاه قدس (محور شمالي عمليات) در پنج نقطه با دشمن درگير شدند.نيروهاي قرارگاه فتح بلافاصله پس از عبور از رود، در غرب کارون به سرعت خود را به جاده اهوازـ خرمشهر رساندند.
نيروهاي قرارگاه نصر از همان لحظات اول عمليات درگير شدند. تأخير در پيشروي، باتلاقي بودن کناره هاي جاده اهوازـ خرمشهر و تمرکز نيروهاي تيپ 8 مکانيزه و تيپ 6 زرهي عراق در اين منطقه، سبب شد تا قرارگاه نصر به هدف خود نرسد و جنگ به روز کشانده شود.در بخشي از اين جبهه، نيروها تا ساعت 3 بعد از ظهر مقاومت کردند و به ناچار تا حدودي عقب نشيني کردند.
حسن باقري (افشردي) فرمانده قرارگاه نصر بعدها در مصاحبه اي درباره مرحله اول عمليات گفت:«... برادران رزمنده ما توانستند آن شب (شب اول)در دل تاريکي با شناسايي هاي دقيق که قبلاً انجام داده بودند، حدي از جاده آسفالت اهوازـ خرمشهر هم رد شوند و در آنجا با لشکر 3 عراق که نيروي احتياط بود، درگير شده و بيش از پنجاه درصد واحدهاي آنان را منهدم کنند.اين از نظر نظامي حايز اهميت است و شايد مستشاران نظامي خارجي هم نتوانند توان و جرأت چنين عملياتي را تحليل کنند.»
سرهنگ عراقي «رضا البصري» هم در خاطرات خود در باره ي روزهاي آغازين عمليات مي نويسد:«توپخانه ما به شدت آن جا (کناره هاي رودخانه کارون)زير آتش داشت. آنها تجهيزات خود را به سرعت، از رودخانه کارون عبور دادند و همين مسئله ترس شديدي در دل سربازان ما به جاي گذاشت.»
ساعت 23:30 شب 16 ارديبهشت، مرحله ي دوم عمليات آغاز شد. در اين مرحله پيشروي نيروهاي رزمنده ايراني به سوي نوار مرزي، از جاده اهوازـ خرمشهر درناحيه ي غرب کارون آغاز شد.
همزمان با آغاز مرحله ي دوم عمليات، لشکر 6 عراق به محاصره و انهدام تهديد مي شد.در اين مرحله نيروهاي ايراني توانستند در هفده کيلومتر از نوار مرزي مستقر شوند و نيروهاي عراقي از جفير، کرخه کور، هويزه و پادگان حميد عقب نشيني کردند و در محور شلمچه ـ خرمشهر متمرکز گرديدند.
مرحله سوم عمليات در روز 19 ارديبهشت 61 توسط نيروهاي قرارگاه فتح و نصر آغاز شد.حضور پرشمار نيروهاي عراقي در منطقه شلمچه و هم چنين خستگي روزافزون نيروهاي خودي مانع پيشروي اساسي در اين مرحله شد. در اين مرحله نيروهاي ايراني پس از مقداري پيشروي، در سه کيلومتري خرمشهر استقرار يافتند.
در مرحله سوم اگر چه اهداف مورد نظر به طور کامل تأمين نشد، ولي شمار بسياري از نيروهاي عراقي کشته، زخمي و يا اسير شدند و اطلاعاتي نيز از چگونگي آرايش دشمن به دست آمد که مقدمه طرح چهارم عمليات بود.
منبع:ماهنامه فرهنگي ،اجتماعي ،سياسي فکه(ش 72)
/خ
"نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران متشکل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي مأموريت دارند که در ساعت (س)روز (ر)در منطقه ي عمومي جنوب کرخه و غرب رودخانه ي کارون تک نموده و ضمن انهدام نيروهاي موجود دشمن و آزادسازي شهرهاي خرمشهر، هويزه و خط مرزي بين المللي را تأمين نموده؛ از حمله مجدد احتمالي به کشور اسلامي جلوگيري نمايند."
منطقه عملياتي بيت المقدس، شامل منطقه عمومي جنوب غربي اهواز و غرب رودخانه ي کارون است که در ميان چهار مانع طبيعي محصور شده. از شمال به رودخانه ي کرخه کور، از جنوب به رودخانه ي اروند، از شرق به رودخانه ي کارون و از طرف غرب به هورالهويزه و شط العرب منتهي مي شود.
با توجه به اينکه عمليات هاي آفندي سابق نتايج مهمي به بار آورده بود؛ اين نتايج عملاً زمينه انتخاب منطقه عملياتي غرب کارون را براي عمليات بيت المقدس فراهم آورد.انتخاب اين منطقه براي آزادسازي خرمشهر و مراکز مهم و حياتي آن طي يک روند تکاملي صورت گرفت تا در اين مرحله جبهه دشمن تدريجاً منهدم شود.در اين بين نکته قابل توجه اين بود که دشمن از نظر روحي در وضعيت بحراني اي قرار داشت.
از سوي ديگر خرمشهر به عنوان استراتژيک ترين نقطه در مناطق درگيري به حساب مي آمد.اشغال اين شهر براي عراق به عنوان برگ برنده و نقطه ي اتکاي استراتژيک محسوب مي شد و آزادسازي آن براي ايران به منزله ي بستن راه نفوذ عراق به خوزستان و اثبات واهي بودن خيالات و ادعاي عراق درباره اشغال آن بود. اين منطقه در شرايط زماني مذکور، بهترين و مهمترين منطقه جهت ادامه سلسله عمليات هاي آفندي بود.
استعداد و آرايش نيروهاي عراقي نشان مي داد که آنها مصمم اند تا با تمام قوا در اين منطقه مقاومت کنند؛ ضمن اينکه عمق و عرض زمين منطقه و نبودن ناهمواري، امتيازي براي نيروهاي عراق به شمار مي رفت تا با اتکا به يگان هاي زرهي و مکانيزه بتوانند در اين منطقه به خوبي مانور دهند.
مهمترين محدوديتي که عراق در اين منطقه با آن روبرو بود دفاع از سرزمين نسبتاً وسيع و عريضي بود که نيروي انساني بالايي را مي طلبيد.به همين دليل قواي خود را به تناسب بر روي نقاط استراتژيک، حياتي و مهم جفير و خرمشهر متمرکز کرده و در تدبير پدافندي خود بيش از همه به حفظ خرمشهر و بصره اهميت مي داد.
در نتيجه ي ادامه ي اشغال خرمشهر، دشمن را از يک موضع قوي در روند مذاکرات صلح برخوردار مي کرد و از دست دادن خرمشهر به مثابه ي شکسته شدن تنها سد دفاعي بصره (دومين شهر مهم عراق بعد از بغداد)و تهديد جدي آن بود.
پس از جلسه هاي مختلف و بحث و بررسي وي تبادل نظر بين فرماندهان سپاه و ارتش، عبور از رودخانه ي کارون بهترين شيوه ي غافل گيري انتخاب شد.
دشمن گمان نمي برد که نيروهاي ايراني توان و قدرت عبور از رودخانه را داشته باشند. پس از کامل شدن طراحي عمليات سه قرارگاه قدس، فتح و نصر تشکيل شدند و قرارگاه مرکزي فرماندهي کل عمليات را بر عهده گرفت. قرارگاه قدس مأموريت داشت تا از شمال منطقه عملياتي (رودخانه کرخه) به دشمن حمله کند و با مشغول کردن عراقي ها در شمال منطقه ي عملياتي، دو قرارگاه ديگر براي عبور از رود کارون مشکل کمتري داشته باشند.در اين جبهه قرارگاه قدس بايد با لشکر 5 مکانيزه و لشکر 6 زرهي عراق مي جنگيد. نفوذ در جبهه ي دشمن دليل موانع زياد ايجاد شده توسط عراق در اين منطقه کار ساده اي نبود.
قرارگاه فتح در بخش مياني مأموريت داشت تا از رودخانه ي کارون عبور کند و نيروهاي خود را به جاده اهوازـ خرمشهر که 15 تا 20 کيلومتر از رودخانه فاصله داشت برساند. زمين هموار کارون تا جاده اهوازـ خرمشهر باعث مي شد در صورت پاتک نمودن دشمن نيروهاي ايران به شدت آسيب پذير شوند. به همين دليل قرارگاه فتح بايد در همان شب اول فاصله 15 تا 20 کيلومتري کارون تا جاده را طي مي کرد و پشت جاده مستقر مي شد.
پايين تر از منطقه عملياتي قرارگاه فتح، نيروهاي قرارگاه نصر وارد عمل مي شدند؛ آنها بايد از کارون عبور مي کردند و سپس براي آزادسازي خرمشهر و رسيدن به مرزهاي بين المللي با دشمن درگير مي شدند.
عبور از رودخانه ي کارون و ايجاد جبهه ي گسترده و حمله، به عنوان طرح عمليات به يگان هاي مختلف اعلام گرديد. رمز موفقيت اين طرح در غافل گيري دشمن و آگاهي طراحان نظامي از نقاط قوت و ضعف ارتش عراق بود.
در همين ايام فلسطين مورد يورش رژيم صهيونيستي قرار گرفته بود. به همين خاطر، فرماندهي قرارگاه کربلا، نام «الي بيت المقدس» را براي عمليات برگزيد.در نيمه شب نهم ارديبهشت 1361، مصادف با سيزده رجب، نيروها از ساعت ها قبل در محورهاي خود مستقر شده بودند. شهيد صدوقي و مرحوم آيت الله مشکيني نيز در کنار فرماندهان سپاه و ارتش حضور داشتند. با خواندن سوره فتح در جمع فرماندهان آرامش خاصي بر قرارگاه کربلا حاکم شد.سرانجام در ساعت 30 دقيقه بامداد با قرائت رمز «يا علي بن ابيطالب (ع)»، فرمانده قرارگاه کربلا اجازه شروع عمليات را صادر کرد.
نيروهاي قرارگاه قدس (محور شمالي عمليات) در پنج نقطه با دشمن درگير شدند.نيروهاي قرارگاه فتح بلافاصله پس از عبور از رود، در غرب کارون به سرعت خود را به جاده اهوازـ خرمشهر رساندند.
نيروهاي قرارگاه نصر از همان لحظات اول عمليات درگير شدند. تأخير در پيشروي، باتلاقي بودن کناره هاي جاده اهوازـ خرمشهر و تمرکز نيروهاي تيپ 8 مکانيزه و تيپ 6 زرهي عراق در اين منطقه، سبب شد تا قرارگاه نصر به هدف خود نرسد و جنگ به روز کشانده شود.در بخشي از اين جبهه، نيروها تا ساعت 3 بعد از ظهر مقاومت کردند و به ناچار تا حدودي عقب نشيني کردند.
حسن باقري (افشردي) فرمانده قرارگاه نصر بعدها در مصاحبه اي درباره مرحله اول عمليات گفت:«... برادران رزمنده ما توانستند آن شب (شب اول)در دل تاريکي با شناسايي هاي دقيق که قبلاً انجام داده بودند، حدي از جاده آسفالت اهوازـ خرمشهر هم رد شوند و در آنجا با لشکر 3 عراق که نيروي احتياط بود، درگير شده و بيش از پنجاه درصد واحدهاي آنان را منهدم کنند.اين از نظر نظامي حايز اهميت است و شايد مستشاران نظامي خارجي هم نتوانند توان و جرأت چنين عملياتي را تحليل کنند.»
سرهنگ عراقي «رضا البصري» هم در خاطرات خود در باره ي روزهاي آغازين عمليات مي نويسد:«توپخانه ما به شدت آن جا (کناره هاي رودخانه کارون)زير آتش داشت. آنها تجهيزات خود را به سرعت، از رودخانه کارون عبور دادند و همين مسئله ترس شديدي در دل سربازان ما به جاي گذاشت.»
ساعت 23:30 شب 16 ارديبهشت، مرحله ي دوم عمليات آغاز شد. در اين مرحله پيشروي نيروهاي رزمنده ايراني به سوي نوار مرزي، از جاده اهوازـ خرمشهر درناحيه ي غرب کارون آغاز شد.
همزمان با آغاز مرحله ي دوم عمليات، لشکر 6 عراق به محاصره و انهدام تهديد مي شد.در اين مرحله نيروهاي ايراني توانستند در هفده کيلومتر از نوار مرزي مستقر شوند و نيروهاي عراقي از جفير، کرخه کور، هويزه و پادگان حميد عقب نشيني کردند و در محور شلمچه ـ خرمشهر متمرکز گرديدند.
مرحله سوم عمليات در روز 19 ارديبهشت 61 توسط نيروهاي قرارگاه فتح و نصر آغاز شد.حضور پرشمار نيروهاي عراقي در منطقه شلمچه و هم چنين خستگي روزافزون نيروهاي خودي مانع پيشروي اساسي در اين مرحله شد. در اين مرحله نيروهاي ايراني پس از مقداري پيشروي، در سه کيلومتري خرمشهر استقرار يافتند.
در مرحله سوم اگر چه اهداف مورد نظر به طور کامل تأمين نشد، ولي شمار بسياري از نيروهاي عراقي کشته، زخمي و يا اسير شدند و اطلاعاتي نيز از چگونگي آرايش دشمن به دست آمد که مقدمه طرح چهارم عمليات بود.
منبع:ماهنامه فرهنگي ،اجتماعي ،سياسي فکه(ش 72)
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}